1640 | جوک متفرقه | |
مهمان: آقا تشریف دارند؟ مستخدم: نه خیر، رفته اند مسافرت. مهمان: برای تفریح؟ مستخدم: نه خیر، با خانم رفته اند! |
1638 | جوک متفرقه | |
به پدر حسین فهمیده میگن نظرت درباره پسرت چیه؟ میگه برو بابا هنوز دارم قسط تانک رو میدم! |
1637 | جوک متفرقه | |
یک روز یارو 1 لیوان خاکشیر می خوره به خاطره اینکه ته نشین نشه تا شب پشتک میزنه |
1623 | جوک متفرقه | |
به یارو میگن تو که روزه نمیگیری، چرا سحری میخوری؟ میگه نماز که نخونم،... روزه که نگیرم... سحری هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟ |
1620 | جوک متفرقه | |
غضنفر در دادگاه محاکمه میشد وکیل مدافع هنگام دفاع از غضنفر گفت : جناب قاضی ، مردی که شما محاکمه اش میکنید پدری مهربان ، انسانی شریف ، آدمی با وقار ،مردی درست کارو پاکدامن و شهروندی با انضباط ومطیع قانون است.غضنفر در این هنگام به وکیلش اعتراض کرد و گفت : آقای وکیل تو از من پول گرفته ای ، حالا داری از یک نفر دیگر دفاع میکنی |
1616 | جوک متفرقه | |
دعای پاس کردن ترم= الهی ادرکنی پاسن ترمی به نمرتن دهی و گاهن دوازدهی و حفضن من مشروطی و فلجن استادی و لغون امتحانی الهی امین |
1614 | جوک متفرقه | |
مهریه در سال ١٣٩1 : ١٢٤ نان سنگک طرح قدیم |
1610 | جوک متفرقه | |
قاضی: چرا با سر زدی توی صورت دوستت؟ غضنفر: جناب قاضی! خودش خواست، هر وقت من را میدید، میگفت یک سری به ما بزن. |
1606 | جوک متفرقه | |
یارو لیوان خالی میذاره بالا سرش میپرسن چرا میگه اومدیم شب پاشدم و تشنم نبود |